افسران جوان جنگ نرم

مشکل چیز دیگری است .

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

مشکل چیز دیگری است ...

  


                                             

تازه از سفر سیاحتی مالزی برگشته است، از فرودگاه خارج میشود و با خود فکر می کند: مالزی هم کشوری مسلمان است، ما کجا و مالزی کجا...اصلا دنیا به گونه ایست که نمیتوانی بدون حضور و حمایت ابرقدرتی رشدکنی و ترقی داشته باشی. زیر لب می گوید: اصلا گیریم چهارتا کوچه بازاری و رعیت اومدن و گفتند انرژی هسته ای حق مسلم ماست، مسولان که نباید در این شرایط اینقدر روی این مساله پافشاری کنند! انصافا با وجود اینهمه فقیر وآواره در جامعه و این نکته که برنامه انرژی هسته ای ما موجب تصویب تحریم های شدید علیه ما میشه ؛  دیگه پافشاری روی این برنامه چه معنی داره؟ درسته، انرژی هسته ای حق مسلم ماست ولی الان دقیقا ضد منافع ملی ماست!

سوار تاکسی شد...

راننده عکس یک شهید را به آینه ماشینش آویز کرده... از راننده میپرسد :

1  نه آقای راننده آخه مگه ما برای انرژی هسته ای انقلاب کردیم؟ مگر ما این همه هزینه دادیم برای موضوع هسته‌ای؟

        راننده :


برای خواندن به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید .

مشکل چیز دیگری است ...

  


                                             

تازه از سفر سیاحتی مالزی برگشته است، از فرودگاه خارج میشود و با خود فکر می کند: مالزی هم کشوری مسلمان است، ما کجا و مالزی کجا...اصلا دنیا به گونه ایست که نمیتوانی بدون حضور و حمایت ابرقدرتی رشدکنی و ترقی داشته باشی. زیر لب می گوید: اصلا گیریم چهارتا کوچه بازاری و رعیت اومدن و گفتند انرژی هسته ای حق مسلم ماست، مسولان که نباید در این شرایط اینقدر روی این مساله پافشاری کنند! انصافا با وجود اینهمه فقیر وآواره در جامعه و این نکته که برنامه انرژی هسته ای ما موجب تصویب تحریم های شدید علیه ما میشه ؛  دیگه پافشاری روی این برنامه چه معنی داره؟ درسته، انرژی هسته ای حق مسلم ماست ولی الان دقیقا ضد منافع ملی ماست!

سوار تاکسی شد...

راننده عکس یک شهید را به آینه ماشینش آویز کرده... از راننده میپرسد :

1  نه آقای راننده آخه مگه ما برای انرژی هسته ای انقلاب کردیم؟ مگر ما این همه هزینه دادیم برای موضوع هسته‌ای؟

        راننده : بله ما برای غنی‌سازی یا انرژی هسته‌ای انقلاب نکردیم اما برای استقلال خودمان که انقلاب کرده‌ایم. بحث بر سر استقلال یک کشور و ملت است نه غنی‌سازی! چرا آمریکایی‌ها باید درباره حقوق صلح‌آمیز ما تصمیم بگیرند؟ تا پریروز می‌گفتند بمب، دیروز گفتند غنی‌سازی ؛ امروز می گویند حقوق بشر ؛ فردا موشک های بالستیک پس فردا ...      "عزیزم دست روی استقلال ما گذاشته اند" .

 

در ادامه مسیر مسافر جدیدی سوار تاکسی شد . به ظاهرش میخورد دانشجو باشد . لباس ساده ای پوشیده بود .

مرد خواست راننده تاکسی را تحریک کند ؛ با خودش گفت : جانا سخن از حرف دل راننده میگویم !

 

2 وضع قطعات خودرو اگر خرابه به خاطر تحریمه، آمریکا ما را به دلیل «غنی‌سازی اورانیوم» در فشار گذاشته، تهدید و تحریم کرده است، به نظر شما می‌ارزد این قدر هزینه بدهیم؟ آخر غنی‌سازی شکم ما را سیر می‌کند، اقتصادمان را رونق می‌دهد؟

        راننده تاکسی با همان ادبیات محاوره‌ای کوچه  و بازار، پس از این که تاکید می‌کند انرژی هسته‌ای حق مسلم ایران است، برای مسافر اتوکشیده مثالی ساده می‌زند: «عموجون فک کن یک لات بی‌سروپایی که به قداره‌کشی و زورگیری تو محلتون مشهوره، دست گذاشته روی ناموست. تو هم می‌زنی به سیم آخر و هرچی از دهنت درمیاد بهش می‌گی تا دیگه از این غلطا نکنه ولی طرف که بدجور اهل محل را ترسونده، وقتی می‌بینه شما تسلیمش نمی‌شی به قصاب سر کوچه می‌گه بهش گوشت نفروشین. به نونوای محله می‌گه بهش نون ندین. نمی‌ذاره کسی بیاد و از مغازت خرید کنه. وقتی می‌ری از بانک محلتون با عابربانکت پول بگیری، کاری کرده که دستگاه کارت‌خون، کارت بانکیت را نخونه. تو فشارت می‌زاره تا به خواسته نامشروش تن بدی، چی کار می‌کنی؟ تن می‌دی؟ حالا اگه یک بچه کوچیکی اومد گفت: بابا آخه این ناموس چیه، شکم آدمو سیر می‌کنه؟ قسطای ما رو می‌ده؟ آخه این قدر ارزش داره که ما تو فشار باشیم، تو چه جوابی بهش می‌دی؟ چطور بهش حالی می‌کنی که بابا همه چیز پول و راحتی نیست یه چیزای دیگه‌ای هم هست به اسم غیرت، به اسم حریت، به اسم زیر بار حرف زور نرفتن...

 

راننده هنوز حرفش را تمام نکرده بود که مرد اتو کشیده گفت : پشت چراغ قرمز پیاده میشم !

راننده آهسته ماشین را متوقف کرد...

 

مرد اتوکشیده کرایه را حساب میکند و پیاده میشود و به راه خودش ادامه میدهد .

 راننده به جوان دانشجو می گوید :

آره باباجون !!  مشکل این است که این جماعت، به دلیل وادادگی چشم امیدشان به درون کشور نیست بلکه برای حل مشکلات فقط یک راه را بلدند؛ دست دراز کردن به آن سوی آبها 


  • حسین حسینی

نظرات  (۱)

احسنت
پاسخ:
تشکر از لطفتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی